اصطلاحات نوعی زبان تلویحی و ضمنی است. عبارت تلویحی به سخنی گفته می شود که معنی آن هیچ ارتباطی با کلمات استفاده شده در آن عبارت ندارد. این عبارات از زبانی خلاقانه برای به اشتراک گذاشتن ایده یا احساس استفاده می کنند.

در این مقاله می خواهیم شما را با اصطلاحاتی در زبان انگلیسی آشنا کنیم که نام حیوانات در آنها استفاده شده است. با این کار هم با اصطلاحات جالب آشنا می شوید و هم  نام حیوانات را بهتر به خاطر می سپارید. استفاده از این اصطلاحات، راهی بامزه و سرگرم کننده برای بیان احساسات و ایده هاست.

یادگیری و فهمیدن اصطلاحات انگلیسی همیشه ساده نیست. تنها راه یاد گرفتن اصطلاحات زبان انگلیسی، گوش دادن و توضیح معنی آن هاست.

در فرهنگ کشورهای انگلیسی زبان سگ” آنقدر که برای ما توهین آمیز است، توهین آمیز نیست. جمله You’re such a dog” (تو مثل سگی!) معمولا به صورت شوخی استفاده می شود و به انسان پررو یا گستاخ اشاره می کند. سگ در فرهنگ غربی نماد وفاداری است گاهی هم با عنوان حیوان رقت انگیز از آن یاد می شود (مثلا اصطلاح tired as a dog یعنی مثل سگ خسته”). برای اصلاحات مرتبط با تنفر معمولا از pig یا خوک استفاده می کنند.

مثال :

dog-eat-dog

 آماده جنگیدن/ مقابله رو در رو کردن / نبرد کردن

Piggyback

از کسی سواری گرفتن/ بیگاری کشیدن / بهره گیری

horse معمولا به عنوان حیوان قوی و بزرگ مورد اشاره قرار می گیرد. مثلا اصطلاح work like a horse (مثل اسب کار کردن) به معنای خیلی کار کردن است (ما معمولا برای اصطلاحات مشابه از خر استفاده می کنیم). در انگلیسی اگر به فردی بگویند شبیه اسب است معمولا اشاره به سر بزرگ و کشیده و ظاهر نامناسب دارد.

مثال:

bet on the wrong horse

پیش بینی اشتباه کردن/ شرط بندی که غلط از آب درآمده

 

cow یا گاو معمولا به عنوان حیوان کسل کننده مورد اشاره قرار می گیرد. اگر به کسی cow نسبت داده شود معمولا به معنای خسته کننده بودن است. گاهی از cow برای اشاره به افراد خیلی چاق هم استفاده می شود.

مثال :

cash cow

راه درست انتخاب کردن برای پول درآوردن/ درست کاسبی کردن

 

sheep یا گوسفند در انگلیسی (مشابه فارسی) نماد موجود ساده لوح و احمق است. گاهی از آن به عنوان نشانه مظلومیت هم استفاده می شود. در متون مذهبی مسحیت از جامعه با عنوان گله گوسفند و از مسیح به عنوان چوپان یاد می شود. در این متون اشاره به جامعه به صورت گوسفند توهین امیز تلقی نمی شود.

مثال :

wolf in sheep’s clothing

گرگ در لباس گوسفند / فریب دادن / گول زدن اطرافیان

 

گربه در فرهنگ غربی نماد موجود لوس و بی تفاوت است. از cat کمتر برای نشان دادن صفات انسانی استفاده می شود. پس اگر بگویید you are a cat معنای خیلی خاصی ندارد (مگر در شرایطی خاص).

مثال :

Copycat

تقلیدکار / کپی کار / تقلید کسی را کردن

pig یا خوک معمولا به عنوان نماد موجود کثیف یا چاق استفاده می شود. خوک در ادبیات انگلیسی نماد طمع هم بوده.

مثال:

Piggy bank

قلک خونگی/ پس انداز اندک



 

در این قسمت با نام حیوانات با معانی آنها آشنا می شویم :

Fox
روباه
cow
گاو ماده
bear
خرس
calf
گوساله
polar bear
خرس قطبی
horse
اسب
koala bear
کوالا
mule
قاطر
panda
خرس پاندا
pony
اسب کوتاه
wolf
گرگ
donkey
الاغ
tiger
ببر
sheep
گوسفند
lion
شیر
lamb
بره
leopard
پلنگ
goat
بز
hyena
کفتار
kid
بزغاله
elephant
فیل
pig
خوک، گراز
zebra
گورخر
sow
ماده خوک بالغ
giraffe
زرافه
piglet
بچه خوک
buffalo
بوفالو
cat
گربه
camel
شتر
dog
سگ
raccoon
را
mouse
موش
skunk
راسو
bat
خفاش
beaver
سگ آبی
squirrel
سنجاب
boar
گراز نر
chipmunk
سنجاب راه راه
possum
صاریغ
rabbit
خرگوش
kangaroo
کانگورو
moose
گوزن شمالی
porcupine
جوجه تیغی
buck
گوزن نر، خرگوش نر
mole
موش کور
doe
گوزن‌ماده،خرگوش‌ماده
armadillo
گورکن
fawn
آهو بره
anteater
مورچه خوار
ram
قوچ، گوسفند نر
gorilla
گوریل
monkey
میمون
hippo
اسب آبی
jack
الاغ نر اخته نشده
muskrat
موش آبی
deer
اهوی‌ کوهی
rat/ vole
موش صحرایی
antelope
بزکوهى
ape
میمون‌، بوزینه‌
basset
نوعی‌ سگ‌ شکاری‌ پا کوتاه‌
bitch
سگ‌ ماده‌
buffalo
گاومیش
ram
گوسفند نر
alligator
تمساح
ewe
گوسفند ماده
crocodile
سوسمار
snake
مار
puppy
سگ توله
ass
خر
tortoise
لاک‌ پشت‌

 


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها